چرا تراژدی جان اشتاین‌بک هنوز قلب ما را به درد می‌آورد؟

یک رویا چقدر قدرت دارد؟ آیا می‌تواند در سخت‌ترین روزگار و عمیق‌ترین تنهایی، به انسان امید بدهد؟ این اپیزود داستان دو دوست جدانشدنی را روایت می‌کند که در دل رکود بزرگ اقتصادی آمریکا، تنها دارایی‌شان یک رویا و یکدیگر بودند. سفری به دنیای کارگران مهاجر، جایی که امید تنها پناهگاه در برابر واقعیتی بی‌رحم است.

ما با جورج میلتون همراه می‌شویم؛ مردی کوچک‌اندام و باهوش که بار سنگین مراقبت از دوست غول‌پیکر و کودک‌صفتش، لنی اسمال، را به دوش می‌کشد. لنی، با قلبی مهربان و قدرتی ویرانگر که خودش هم از آن بی‌خبر است، نماد معصومیتی است که در دنیای خشن اطرافش جایی ندارد. تنها چیزی که این دو را سرپا نگه داشته، رویای مشترکشان است: خریدن یک مزرعه کوچک و زندگی برای خودشان، جایی که دیگر مجبور نباشند برای دیگران کار کنند و در امان باشند.

این پادکست فقط بازگویی یک داستان کلاسیک نیست، بلکه کاوشی عمیق در مفاهیم دوستی، وفاداری، تنهایی و ماهیت شکننده «رویای آمریکایی» است. ما بررسی می‌کنیم که چگونه امید می‌تواند انسان را به جلو براند، اما همزمان او را در برابر ضربات سخت سرنوشت آسیب‌پذیرتر کند. آماده شوید تا با یکی از تأثیرگذارترین و غم‌انگیزترین داستان‌های ادبیات جهان روبرو شوید.

این روایت عمیق و تأثیرگذار، برداشتی از شاهکار کوتاه و جاودانه «موش‌ها و آدم‌ها» (Of Mice and Men) اثر نویسنده بزرگ «جان اشتاین‌بک» است که نیم‌نگاهی به شکنندگی رویاها و قدرت دوستی می‌اندازد.