در این بخش می خوانید:
- مقدمه تحلیل فاندامنتال
- تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) چیست؟
- جستجوی سرنخ ها برای تحلیل فاندامنتال
- تفاوت تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال
- نسبت های مالی
مقدمه تحلیل فاندامنتال
قبل از اینکه یک فرصت معاملاتی پیدا کنید و با یک معامله وارد بازار شوید، ابتدا باید تجزیه و تحلیل خود را انجام دهید. در حالی که روش های زیادی برای تجزیه و تحلیل بازار وجود دارد، رایج ترین آنها تحلیل تکنیکال و فاندامنتال است.
هنگام در نظر گرفتن سرمایه گذاری، آیا تا به حال محصولات، صورت های مالی، تیم مدیریت شرکت یا بازارهایی که در آن فعالیت می کنند را بررسی کرده اید؟ به تحلیل بنیادی یا فاندامنتال خوش آمدید!
با تحلیل بنیادی، سرمایه گذاران تا آنجا که می توانند اطلاعات بیشتری را برای درک بهتر یک شرکت و کمک به تعیین ارزش ذاتی یا واقعی سهام آن جمع آوری می کنند. این تحلیل یک رویکرد مفید است وقتی می خواهید بفهمید در کدام سهام شرکت سرمایه گذاری کنید.
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) چیست؟
بر خلاف تحلیل تکنیکال که به بررسی قیمت و روندها برای تعیین دقیق قیمت بعدی می پردازد، تحلیلگران بنیادی همه داده های موجود را برای کمک به آنها در تعیین ارزش نسبی بازار در نظر می گیرند. سپس آنها به دنبال مغایرت بین قیمت فعلی بازار و ارزش گذاری خود هستند تا فرصت های معاملاتی را مشخص کنند. به عنوان مثال، ممکن است بخواهند طولانی مدت بمانند یا سهام اپل را بخرند در صورتی که ارزش خود اپل از قیمت سهام فعلی آن بیشتر باشد.
به عنوان مثال، تصور کنید که می خواهید ماشین بخرید. شما یک ماشین را با قیمت 100 میلیون تومان دوست داشته اید، اما نمی دانید که آیا این قیمت منصفانه است یا خیر. بنابراین شما در اینترنت تحقیق می کنید، نظر دیگران را جویا می شوید، آن را با قیمت های ارائه شده در نمایندگی های مختلف خودرو مقایسه می کنید و تحقیقات کلی را برای ارزیابی اینکه آیا قیمت "منصفانه" است و آیا ماشین ارزش آن پول را دارد انجام می دهید.
آنچه در این سناریو انجام می دهید اساساً تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) است: شما باید تمام عوامل فاندامنتال را در نظر بگیرید تا تصمیم بگیرید که آیا قیمت منعکس کننده ارزش واقعی دارایی است یا خیر.
تحلیل بنیادی سعی می کند ارزش واقعی یا ارزش ذاتی یک ابزار مالی را شناسایی کند. برای انجام این کار، تحلیلگران بنیادی باید شاخص های اقتصادی مانند اخبار اقتصادی، نرخ بهره ، نسبت های مختلف مالی و چشم اندازهای رشد آینده برای یک صنعت را دنبال کنند. هنگام تحلیل این شاخص های اقتصادی، تحلیلگران فاندامنتال معتقدند که عدم تعادل بین فشار خرید و فروش ممکن است در بلندمدت باعث تغییرات قابل توجه قیمت شود. کلمه کلیدی در اینجا "بلند مدت" است، زیرا تحلیل فاندامنتال بهترین نتایج را در بازه زمانی چند هفته تا چند ماه نشان می دهد. دلیل این افق معاملاتی بلندمدت این است که در کوتاه مدت، قیمت بازار می تواند تا حد زیادی با سطح اساسی تعادل آنها متفاوت باشد. به همین دلیل است که تحلیلگران فاندامنتال معمولاً تحلیل تکنیکال را برای معاملات کوتاه مدت ترکیب می کنند.
جستجوی سرنخ ها برای تحلیل فاندامنتال
تحلیلگران فاندامنتال از مجموعه ای از داده های موجود، از جمله گزارش درآمد شرکت ها، رویدادهای ژئوپلیتیک، سیاست بانک مرکزی، عوامل محیطی و موارد دیگر برای تحلیل آنها استفاده می کنند. آنها به دنبال سرنخ هایی در مورد جهت گیری بازار در آینده هستند.
چنین سرنخ هایی اغلب در داده های اقتصاد کلان یافت می شود، به همین دلیل دانستن زمان انتشار اطلاعات مهم برای معامله گران فاندامنتال بسیار مهم است. بازارهای مالی تمایل دارند بر روی شاخص های بالقوه مهم اقتصاد کلان که می تواند بر بازار تأثیر بگذارد و نوسان ایجاد کند، تمرکز کنند.
روشی که انتشارات کلان اقتصادی می توانند بر بازار تأثیر بگذارند بستگی زیادی به انتظارات بازار دارد. به طور کلی، هرچه تفاوت بین انتظار و واقعیت بیشتر باشد، واکنش بزرگتر می تواند باشد. اگر بازاری انتظار داشته باشد که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش دهد و بانک این کار را انجام دهد، واکنش ممکن است "قیمت گذاری شده" باشد. با این حال، وقتی بازار غافلگیر می شود، آن وقت است که می توان باعث ایجاد نوسانات عمده شد.
تفاوت تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال
تفاوت های مهمی در نحوه درک تحلیلگران فاندامنتال و تکنیکال از بازار وجود دارد.
با این حال، توجه داشته باشید که هیچ نوع تحلیلی بهتر از روش های دیگر نیست و معامله گران موفق معمولاً برای دستیابی به فرصت های تریدینگ سودآور، تکنیک ها و اصول اولیه را ترکیب می کنند. در اینجا تفاوت های اصلی بین تحلیل فاندامنتال و تکنیکال را بازگو می کنیم:
- فاندامنتال مبتنی بر بلند مدت است - همانطور که در بالا اشاره کردیم، بازارها برای رسیدن به ارزش واقعی اصلی خود به زمان نیاز دارند. تعدادی از نیروها به طور همزمان در بازار کار می کنند و قیمت سهام در کوتاه مدت می تواند تفاوت قابل توجهی با ارزش ذاتی آنها داشته باشد. از سوی دیگر، تحلیل تکنیکال می تواند در بلند مدت و کوتاه مدت مورد استفاده قرار گیرد.
- تحلیلگران تکنیکال معتقدند که قیمت همه چیز را کاهش می دهد - این یکی از مقدمات اساسی تحلیل تکنیکال است. از آنجا که قیمت بلافاصله بر روی اخبار و عوامل خارجی تأثیر می گذارد، تمام اطلاعاتی که ممکن است برای معامله بازار به آن احتیاج داشته باشید در قیمت موجود است.
- تحلیل فنی نقاط ورود و خروج دقیقی را ارائه می دهد - تحلیلگران تکنیکال نمودار قیمت سهام را تجزیه و تحلیل می کنند و همه تنظیمات معامله بالقوه دارای نقاط ورود و خروج دقیق هستند. از سوی دیگر، تحلیلگران فاندامنتال می توانند جهت قیمت را بدون داشتن نقاط ورود و خروج دقیق پیش بینی کنند.
- همه ابزارهای فنی سعی می کنند روند را بفهمند - همه ابزارهایی که تحلیلگران تکنیکال در اختیار دارند ، هدف اصلی آنها این است که روند را در مراحل اولیه مورد بررسی قرار دهند. برای انجام این کار، تکنسین ها از ابزارهایی برای تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت، میانگین متحرک، الگوهای نمودار و مناطق پشتیبانی/مقاومت استفاده می کنند. به همین دلیل تحلیل تکنیکال در بین معامله گران فارکس بسیار محبوب است - بازار فارکس به سادگی روند را دوست دارد.
نسبت های مالی
علاوه بر پیگیری اخبار و شاخص های مهم اقتصادی، تحلیل نسبت های مالی یکی از رایج ترین انواع تحلیل های فاندامنتال در بازار سهام است.
بیشتر نسبت های مالی به منظور اندازه گیری سلامت مالی شرکت و ارزش واقعی سهام آن، بر داده های صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و صورت های مالی یک شرکت متکی است.
سود هر سهم- در میان همه ابزارهای تحلیل فاندامنتال سهام EPS بیشترین استفاده را دارد. EPS سهام با تقسیم سود خالص یک شرکت با تعداد سهام برجسته محاسبه می شود. EPS معمولاً برای مقایسه شرکت هایی که در یک صنعت فعالیت می کنند استفاده می شود، اما برای یافتن فرصت های تریدینگ واقعی، باید نسبت های دیگر مانند نسبت P/E را بررسی کنیم.
نسبت قیمت به درآمد (P/E) - نسبت P/E با تقسیم قیمت سهام با EPS محاسبه می شود. این ایده نشان می دهد که سرمایه گذاران چقدر مایل به پرداخت سود شرکت هستند. نسبت بالای P/E می تواند نشان دهنده گران بودن قیمت سهام باشد، در حالی که از نسبت های P/E پایین برای یافتن سهام کم قیمت استفاده می شود. با این حال، P/E پایین همچنین می تواند به اعتماد پایین سرمایه گذاران در مورد یک سهام خاص اشاره کند. بر اساس "سرمایه گذار هوشمند" بنیامین گراهام، نسبت P/E سهام نباید از 15 تجاوز کند.
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) - از نسبت ROE می توان استفاده کرد تا ببینیم یک شرکت چقدر از دارایی های خود برای ایجاد درآمد استفاده می کند. در این راستا، ROE با تقسیم درآمد خالص یک شرکت بر کل ارزش دفتری آن محاسبه می شود. همه اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه ROE را می توان در ترازنامه و صورت سود و زیان یک شرکت یافت.